خاطرات یک گوسفند
روباه و کلاغ پیر!!
کلاغ پیری تکه پنیری دزدید و روی شاخه درختی نشست
روباه گرسنه ای که از زیر درخت می گذشت، بوی پنیر شنید، به طمع افتاد و رو به کلاغ گفت:
کلاغ پیری تکه پنیری دزدید و روی شاخه درختی نشست
روباه گرسنه ای که از زیر درخت می گذشت، بوی پنیر شنید، به طمع افتاد و رو به کلاغ گفت: